شطر

وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ / بقره 149

شطر

وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ / بقره 149

شطر

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عرفان» ثبت شده است

خانقاه بازی دراز

يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۴۴ ق.ظ

 در قله " بازی دراز" در کردستان گفته ای را نوشته اند که شاید درک آن برای ما عادت نشینان وصاحبان روزمرگی بسیار سخت باشد و در روزگاری که باحساب تقویم، کمتر از سی سال، اما در واقعیت سالهای نوری از آن فاصله می گیریم، این گفته ها جایی ندارد وبیشتر به شعار شبیه است؛ "به عارفان بگویید خانقاه واقعی بازی دراز است". جای سوال است که مگر در آنجا چه می گذشت که شاگرد علامه طباطبایی، اینگونه عارفان را مخاطب قرار داده است؟! شهید بهشتی در بازی دراز چه دیده است؟

 کدام عرفان؟! امروزه که انواع مختلف و صورتهای گوناگون و شکلهای وارونه ای از آن را شاهدیم، چگونه می توان درک صحیحی از این گفته داشت؟!

 بازی دراز خانقاه چه عرفانی است؟ عرفانی که در آن به رقص و پایکوبی مشغولند یا عرفانی که با عزلت نشینی و خرامیدن در غار تنهایی همراه است.

راستی بازی دراز کجاست؟ آیا عارفان نام آن را شنیده اند؟

 تب عرفان جامعه را فراگرفته و جامعه فرهیخته ما جهت درمان آن سمت و سوی عرفانهای نوپدیدی چون بودایی، هندویی و سرخپوستی را در پیش گرفته است.

 در این میان جای این سوال است که راهکار عرفان اسلامی برای درمان آن چیست؟

 جوان امروز به چه دلیل به مسالک عرفانی شوق دارد؟ عده ای دلیل گرایش شدید ، عجیب و غریب را در عدم آرامش "دنیای مدرن" می دانند و جوانان دردنیای پر از تلاطم امروز به روزنه های فرار می اندیشند و به هر ریسمانی چنگ می اندازند ، حتی اگر ریسمان پوسیده عرفانهای خرافی بودایی ، هندویی ، سرخپوستی و غیره باشد.

 عده ای نیز علت امر را در جای دیگری میجویند. ایشان معتقدند که جوان ما براساس فطرت پاک خویش به دنبال عرفان می گردد تا شاید آن گمگشته وجود خود را بازیابد اما مسیر انحرافی در پیش میگیرد. از سویی صاحبان عرفان اسلامی برای این امر تدبیری نیندیشیده تا بتوانند آنان را با حقیقت آشنا کنند و با گفتن جملاتی چون " مباحث عرفان بچه بازی نیست!!!" بار مسئولیت از گرده خویش پایین می نهند.

 چه این و چه آن .... فرقی نمی کند. با هر دلیلی که باشد این امر به تمام جامعه سرایت کرده و باید چاره ای اندیشید. در این مبان بازشناساندن عرفانهای نوپدید از عرفان اسلامی و نمایاندن خط و مرزها در درجه اول قرار دارد.

" خانقاه واقعی بازی دراز است".

 به زعم عده ای عرفان زمان دفاع مقدس، مربوط و خاص همان زمان بوده و بس؛ چراکه آن زمان به علت  نزدیکی به مرگ عارفانه می زیسته اند وگرنه چون ما زمان سپری میکردند...  مگر ما با مرگ به چه اندازه فاصله داریم؟!!!

 رزمندگان شاگردان همان امامی  بودند که اصالت واقعی عرفان را در" قیام عاشورا" میدانست و با برداشتن علم قیام به عرفان در زمان ما معنایی متفاوت با معناهای متداول بخشید.

 عرفان امام و شاگردان مکتب او ، عرفان به دور از اجتماع و فرورفتن در غار تنهایی نبود و نیست...

 عر فان امام و شاگردانش در زیستن برای خدا ، جهاد برای خدا ، عبادت برای خدا ، آرامش با ذکر خدا ، تلاش برای خدا و مرگ در را خداست.

در "خانقاه بازی دراز" عرفان جام می و شراب و مستی نیست؛ عرفان بازی دراز، عرفان ایثار ، جهاد و شهادت است.

 در"خانقاه بازی دراز" رقص با زیبارویان نیست؛ عرفان بازی دراز، "رقص در برابر مرگ" است.

 در "خانقاه بازی دراز" از سازو تار و دهل خبری نیست؛ عرفان بازی دراز،  طرب و شادی در شنیدن آواز پرجبرییل است.

 در "خانقاه بازی دراز" عرفان یعنی شناخت خدا و فهمیدن معنای "منصوص فی ذات الله" ...

 عرفان بازی دراز همان داروی شفابخش تب عرفان در جامعه فرهیخته ماست.

 اصالت عرفان اسلامی در بیدارباش برای خداست و قدم واقعی امروز در برداشتن سنگی بزرگ از پیش پای جوانان خوب ماست.

{ این متن در ویژه نامه ی نقطه عطف نهاد نمایندگی ولی فقیه در قم به چاپ رسید}